با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا/
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا/
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا.....سوگند به خورشيد و تابندگىاشپ/
سوگند به ماه چون پىِ خورشيد رودپ/
سوگند به روز چون زمين را روشن گرداند...عرض تبريک ولادت حضرتِ «شمس» و حضرتِ «قمر»
شب فراره غمه ماه ستاره همه مي گي خوش اومد به تو گل پسر فاطمه... چه شبيه امشب:دي - ايمان
+زديك عمليات بود و موهاي سرم بلند شده بود بايد كوتاهش ميكردم مانده بودم معطل توي آن برهوت كه سلماني از كجا پيدا كنم. تا اينكه خبردار شدم كه يكي از پيرمردهاي گردان يك ماشين سلماني دارد و صلواتي موها را اصلاح ميكند.
رفتم سراغش ديدم كسي زير دستش نيست طمع كردم و جلدي با چرب زباني قربان صدقه اش رفتم و نشستم زير دستش. اما كاش نمينشستم. چشم تان روز بد نبيند با هر حركت ماشين بي اختيار از زور درد از جا
ميپريدم.
ماشين نگو تراكتور بگو.
به جاي بريدن موها، غلفتي از ريشه و پياز ميكندشان!
از بار چهارم هر بار كه از جا ميپريدم با چشمان پر از اشك سلام ميكردم.
پيرمرد دو سه بار جواب سلامم را داد اما بار آخر كفري شد و گفت: «تو چت شده سلام ميكني؟ يكبار سلام ميكنند.»
گفتم: «راستش به پدرم سلام ميكنم.»
پيرمرد دست از كار كشيد و با حيرت گفت: «چي؟ به پدرت سلام ميكني؟ كو پدرت؟»
اشك چشمانم را گرفت و گفتم:
« - ايمان
«هر بار كه شما با ماشين تان موهايم را ميكنيد، پدرم جلوي چشمم ميآيد و من به احترام بزرگ تر بودنش سلام ميكنم!» پيرمرد اول چيزي نگفت. اما بعد پس گردني جانانهاي خرجم كرد و گفت: «بشكنه اين دست كه نمك نداره...» مجبوري نشستم وسيصد، چهارصد بار ديگر به آقا جانم سلام كردم تا كارم تمام شد. - ايمان
چند روز پيش هم 1 نفر ديگه اين فيد را زده بود يا شايدم خودتون بوديد و من زير فيد نوشتم : لايــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــک - *~*~*سعيد*~*~*