از آن روزی که ما را آفریدی به غیر از معصیت چیزی ندیدی خداوندا به حق هشت و چارت ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی از کجا اومدم ،برای چی اومدم ،به کجا میرم.........نمی دونم آوردیم تو دنیا زندگی دادی نفس دادی برای چی خدایا منو می خواستی برای چی اصلا من به چه دردت می خورم چی کار برات کردم،اصلا جیکار می تونم بکنم.....هیچی ..هیچی. از روزی که خودمو شناختم تو غفلت بودم تو نادانی تو خوشی هام با دیگران تو غمهام هم تو خودم پس کی با تو.....هیچ وقت. خدایا پناهم بده بی پناهم دوایم بده دردمندم نوایم بده بینوایم
نوشته شده در چهارشنبه 88/4/10ساعت
2:49 صبح توسط ایمان غفاری نظرات ( ) |
Design By : Pichak |