سلام..مدتی غیبت داشتم... هم درگیر امتحانا بودم هم درگیر یه مسئله شخصی که نتونستم وبلاگ رو به روز کنم.... امتحانا که خدارو شکر تموم شد... دوستان مدتی که درگیر این مسئله بودم به نقاط ضعفی از خودم پی بردم که باید حتما تقویت بشه ....گاهی وقت ها یه سری مسائل باعث می شه که خودت رو مورد بازنگری قرار بدی و می بینی که یه جاهای از کارت ایراد داره....تو این مسئله من بی تجربگی و خامی کردم ...اگه از کسی در این مورد مشورت می گرفتم حتما طور بهتری می شد...بعضی وقت ها ادم خودش همه چی رو خراب می کنه...خلاصه اینکه باید بدونیم که زندگی پیش رومون منتظرمونه و باید با امادگی کامل و دلی بزرگ به استقبالش بریم ....امید دارم که همه جوونا تو زندگی شون موفق و عاقبت به خیر بشن... اگه خدا یاری کنه باز در خدمت دوستان گرامی که وبلاگ این حقیر سر می زنند هستم.... این گل هم تقدیم همه دوستان و سروران عزیز موفق باشید بنازم این همه لطف و ثنـــــــــــــــــــــــــــا را بنازم این همه مهر و صفـــــــــــــــــــــــــــــــا را تو دادی هستی ام از هستی خــــــــــــــود ولیکن گذاردم در جای دیگر عشــــــــــق ها را تمام عمر بکردم ناسپاسی در حضـــــــورت خیال آنکه ندیدی و ندیدی حـــــــــــــــــــال ما را همی تا خیـــــــــالم از تو رد شـــــــــــــــــــد دل اسیر نفس شد و آورد خــــــــــــــــــــــــطا را همه عمر بودم در حال مستی و تبــــــاهی نکردم برون آیم ز مستی و بخوانم نام خـــدا را تو دادی نعمتم هر روز و هر لحظه و هــر دم ولیکن بهر دیگر کس نهادم شــــــــکر و ثنـــا را دلا تا کی بخواهی باشی تو در بند نفست نمی خواهی برون آیی و ببینــــی یار آشـــنا را بیا تا که زمان هست بخــــوانیم و بگــــوییم الهی و ربی من لی غیرکی بهر صاحب سما را الهی جز تو ندارم کس به فریادم بـــــــــرس که گر تو نباشی من مفلس را چه کـــــــــــــــارا الهـــــــــــــــــــــــی....... شعر از این حقیر بود البته می دونم همچین از لحاظ صنعت شعری قوی نیست ولی خب شما به بزرگواری خودتون قبول کنید.... بیاییم اگر یاد خدا در دلمان شعله کشید بسپاریم به آهنگر دل با عشق شدید حک کند بر دلمان پر رنگ و جـــــــــــــــلا نام زیبــــــــا و عـــزیـــز و پر نور خـــدا و امشب دگر حسین در خیمه ها نیست.... امشب عباس علمدار پاسبان نیست..... امشب دگر اطفال شاه دین بی پناهند.... امشب دگر زینب غمین و داغدار است.... امشب میون خیمه های نیم سوخته بچه های حسین غریبانه دور هم نشتند و اشک می ریزند.... امشب یه نگاه زینب به قتلگاه و یه نگاه دیگرش به بچه هاست.... امشب رباب همش میگه لای لای علی علی طفل شهیدم علی طفل صغیرم...... امشب عزیز فاطمه غرق به خون در روی زمین است.... امشب حرم در زجه و ناله برای اهل دینند... امشب تن هفتاد و دو تن از اولیا روی زمین کربلا عریان افتادن...... امشب زینب نماز شبش رو با چادری شبیه چادر خاکی مادر نشسته می خونه...... خلاصه امشب شب شام غریبان حسین است.....
و هذا یوم الفرحت به آل زیاد و آل مروان به قتلهم الحسین ع ...... لعن الله علی القوم الظالمین کاش از بارانی که امشب بر سر می بارد قطره ایی بر لبان علی اصغر می بارید...... کاش امشب بارون نمی اومد...... امشب شب سوم محرم شب رقیه س دختر سه ساله امام حسینه..... ای عمه چرا بابا نیومد،مگر نه اینکه به سفر رفته بود بابا،عمه امشب من بابا رو می خوام،امروز بچه های شام همه از باباهاشون می گفتن پس بابا جان من کجا رفته من بهشون گفتم: آی اهل عالم بدونید،بابایی دارم نمی دونید که چقدر مهربونه قامتش تا کهکشونه،نگاهش رنگین کمونه توی چشمای قشنگش هزار هزار آسمونه مهربونه مهربونه مهربونه مهربونه مهربونه مهربونــــــــــــــــه عمه جان چرا بابا نیومد،عمه امروز بعضی ها بهم می گفتن یتیم مگه هر کی که باباش میره سفر یتیم میشه....... امشب رقیه س انقد گریه کرد تا صدای خانم به ملعون رسید و دستور داد که ....... خدا لعنت کنه کسی که به یه دختر سه ساله هم رحم نکرد.... همه عالم می دونن که دخترا بابایین بابا نیاد نمی خوابن منتـــــظر لالایین التماس دعا
صدای پای کاروان عشق می آید.....
از درون محمل سر را به بیرون می آورد نگاه می کند در جلوی کاروان خورشید بر قامت زیبای برادر می تابد که زیبایی قامت او را دو چندان نموده است.نگاه به همه دارو ندارش می کند آرام می گیرد.
برادر به پیشش می آید می گوید:خواهر جان آیا جایت راحت و آسوده است؟اگر چیزی می خواهی به برادر بگو؟می گوید:نه جان خواهر همه چیز فراهم است،تو که باشی هیچ غمی ندارم و دلم آسوده است....... تو اون گرما وایساد گفت:وایسید تا بیان بگین برگردن بگو همه جمع بشن.مطلبی هست باید بگم!همه منتظر هستن که چه اتفاقی قراره بیافته که به خاطر اون این همه آدم رو تو گرما اینجا نگه داشته .... همه منتظر ناگاه دستی را بالا بر د و با صدای بلند فرمود:((من کنت مولا فهذا علی مولا))....... ***فرا رسیدن برترین عید شیعه عید سعید غدیر خم بر همگان مبارک باد***
(یا علی مدد) من دل به غم تو بسته دارم درد تو به دل خسته دارم گفتی که به دل شکستگان نزدیکم من نیز دلی شکسته دارم راه تو به هر قدم که پویم خوش است وصل تو به هر سبد که جویم خوش است روی تو به هر دیده که بینم نکوست نام تو به زبان که گویم خوش است مجنون و پریشان توام دستم گیر چون دانی کزآن توام دستم گیر هر بی سر و پایی دست گیری دارد من بی سرو سامان توام دستم گیر ای دوست قبولم کن و جانم بستان مستم کن و وز هر دو جهانم بستان با هرچه دلم قرار گیرد بی تو آتش به من اندر زن آهم بستان ای منی ای سرزمین اهل بیت ای ز اشک انبیا خاک تو گـــــــــــل ای منی ا یکعه عشق و وفــــا ای منی ای مکتب صدق و صفــــا ای منی ای مرکز وصــــــل الله ای به خیل عاشقان معیادگـــــــاه ای منی ای وادی افروختــــــه ای ز آه خسته دلها سوختـــــــــــه ای منی ای آفتاب نور عـشـق ای منی ای گام گامت طور عشق ای منی ای محفل قرب خــدا ای زمن کرده منیت را جــــــــــــدا ساکنانت ساکن کوی حقنـــد عاشقانت عاشق روی حقنـــــــــد می رسد بر گوش از این سرزمین بانگ لبیـــــــــک امــــیرالمـــــــونین خاک اهل دل تو صحرا بوده ایی شاهد العفو زهرا بوده ایــــــــــــی در کدامین خیمه صآحرای زار با خدا کرده حسن راز و نیــــــــــاز در کجا دامنت از هر دو عـین بوده جاری در دعا اشک حسیــــن کعبه جان قبله دلها کجاست خیمه گاه مهدی زهرا کجاســــــت دوست دارم رو در ان صحرا کنم جستجوی مهدی زهرا کنــــــــــــــم حاجیان جمع اند دور هم همه پس کجا رفته حسین فاطمـــــــــــه او که خود در خانه صاحبخانه بود شمع رویش را حرم پروانه بــــــــــود حاجیان جمع اند جمله در منی او چرا رفته به سوی کربـــــــــــــــلا ار به جای موی سر،سر می دهد قاسم و عباس و اکبر می دهـــــــد سعی حج او صفا با خنجر است مروه اش قبر علی اکبر اســــــــــت ((کاروان کربلایی عزم کرببلا شد...)) یا حســــــــــــین ع
مرا غدیر نه برکه، که بیکران دریاست
علی نه فاتح خیبر،که فاتح دلهاســــــــــت
مرا غدیر نه برکه، که خم جوشان است
علی نه ساقی کوثر،که کوثر عظماســـــت
مرا غدیر نه یک برگ سرد تاریخ است
علی نه شافع محشر، که محشر کبراست
مرا غدیر حریم وصال محبوب است
علی نه همسر زهرا که کیمیای ولاســـــت
Design By : Pichak |